آناهید الهه آبها

اولین ایستادن

1393/4/28 14:48
نویسنده : مامان آناهید
107 بازدید
اشتراک گذاری

اولین ایستادن

چقدر زودمیگذره انگاری همین دیروز بود بابایی با تمام اضطراب و عشق پشت در بخش عمل منتظرت بود.انگار نه انگار هفت ماه از روزی که بابایی مهربون توی بیمارستان لحظه ها رو میشمارد تا شما بیایی مرسی دخترم که اومدی مرسی که هستی مرسی مرسیبوسمحبتبوسمحبت

پسندها (2)

نظرات (1)

SahAri
28 تیر 93 19:24
وااااااااای عمه گودولو چه خوکشل ششما. ایشالله ی ایشالله همیشه ی همیشه کنار باشین.